جدول جو
جدول جو

معنی وام و تام - جستجوی لغت در جدول جو

وام و تام
وام
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(تامْ مُ / م م وَ تَ)
از اتباع. کامل. بی عیب. کامل از هر جهت. اقصی کمال ممکن. بدون نقص
لغت نامه دهخدا
(مُ)
بد و خوب. خوب و زشت. نیک و بد. پستی و بلندی و امثال آن. (یادداشت مؤلف). شیرین و تلخ. راحت و رنج:
گذشته بر او بر بسی کام و دام
یکی تیز پایی ’ودانوش’ نام.
عنصری
لغت نامه دهخدا
(مُ)
نامداری و کامروائی:
ز گیتی بر او نام و کام اندکی است
ورا مرگ با زندگانی یکی است.
فردوسی.
ز قیصر پدر مادر شیرنام
که پاینده باد ابراو نام و کام.
فردوسی.
کجا آنکه بر کوه بودش کنام
بریده ز آرام و از کام و نام.
فردوسی.
هر ساعتی بشارت دادی مرا خرد
کاین حله مر ترا برساند به نام و کام.
فرخی
لغت نامه دهخدا
تصویری از تام و تمام
تصویر تام و تمام
بی عیب کامل، بدون نقص
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کام و دام
تصویر کام و دام
بد و خوب، نیک و بد، راحت و رنج
فرهنگ لغت هوشیار